از همان ابتدا ناسا، مهندسان، دانشمندان و تکنسین های مهاجر استعداد، نیروی کار و مهارت های فنی خود را به برنامه فضایی قرض دادند. اما خود سفر فضایی همیشه بیش از یک تلاش علمی را نشان می داد. همانطور که والری نیل، مورخ فضایی به ما یادآوری می کند، پرواز فضایی انسان یکی از “رویاهای بزرگ” دهه 1960 بود، و به عنوان یک “ایده بزرگ”، پرواز فضایی به شدت بر روایت های فرهنگی آمریکایی متکی بود. برنامه آپولو (1963-1972) تصویری از پیشگامی در مرز در دهه 1960 ایجاد کرد – اکتشاف و اکتشاف برای تاریخ آمریکا و بازتعریف مداوم آن ضروری بود، و آمریکایی ها از مرز به عنوان استعاره ای برای اکتشاف فضایی استقبال کردند (نیل 15). برنامه شاتل (1972-2011) روایت آمریکاییها «سرکار رفتن» را تکرار کرد. هنگامی که ماموریت های آپولو با شاتل فضایی جایگزین شد، حامیان و مفسران ناسا خدمه شاتل را با تصاویر مرتبط با کار یقه آبی به تصویر کشیدند: «تعمیرات فضانورد در وسیله نقلیه ای که اغلب به آن کامیون فضایی می گویند، تماس های خدماتی برقرار کردند.
بیان کندی از اسطوره پیچیده مهاجرت نه تنها یک آمریکای خوشآمدگو را نشان میدهد، بلکه یک مهاجر ایدهآل را نشان میدهد که به جز عشق مشترک به آزادی، با دیگران متحد شده است. کندی با استناد به توکویل خاطرنشان کرد که ملت ما «ملتی از مردمی با حافظه تازه از سنتهای قدیمی بود که جرأت کشف مرزهای جدید را داشتند، مردمی مشتاق ساختن زندگی برای خود در جامعهای وسیع که آزادی انتخاب و عمل آنها را محدود نمیکرد». فقر بسیار مهاجران آنها را بیشتر به سمت دموکراسی برابری طلبانه متمایل کرد. کندی در توصیف انگیزههای این مهاجر قرن نوزدهمی نوشت: گذشتهای که مجبور شد خود را به آن خطاب کند.
به معنای واقعی، برنامه فضایی مشابه اکتشاف و استقرار دنیای جدید است. در این دیدگاه، ریسک و فداکاری از ویژگیهای ثابت تجربه آمریکا هستند. میراث ملی خطرپذیری وجود دارد که از کاشفان اولیه، مهاجران، مهاجران و ماجراجویان به دست آمده است. این عنصر شخصیت ملی ما است که سرچشمه برنامه فضایی ایالات متحده است.
به جز برده سیاهپوست، او می توانست به هر جایی برود و هر کاری که استعدادش اجازه می داد انجام دهد. قاره ای گسترده در برابر او قرار داشت و او فقط باید آن را توسط کانال ها، راه آهن و جاده ها به هم جوش می داد. . . این پایه و اساس خلاقیت و نبوغ آمریکایی، تعدد شرکت های جدید و موفقیت در دستیابی به بالاترین استاندارد زندگی در هر نقطه از جهان بوده است.
هر دوی این روایت ها – «پیشگام بودن در مرز» و «به انجام رساندن کار» – با روایت سومی که در دهه 1960 عمیقاً در هویت ملی آمریکا ریشه دوانده بود، مرتبط هستند: اسطوره ایالات متحده به عنوان یک کشور مهاجر و مهاجر. مهاجر به عنوان ستون فقرات دموکراسی برابری طلب آمریکا. این اسطوره مهاجران آمریکایی در قرن نوزدهم و حتی در اوایل قرن بیستم متولد نشد، زمانی که مهاجرت در اوج خود بود و کنگره برای اعمال محدودیت ها و سهمیه ها تلاش می کرد. این اسطوره تنها در اوایل دهه 1960 مورد استقبال گسترده قرار گرفت. تصادفی نیست که جان اف کندی اسطوره مهاجران را به طور خلاصه در جزوه خود، ملتی از مهاجران، در سال 1963 ارائه کرد، زمانی که کندی در حال آماده شدن برای درخواست از کنگره برای بازنگری قوانین مهاجرت کشور بود. در همان زمان، دولت او به شدت فشار می آورد تا مردی را تا پایان دهه به ماه بفرستد، هدف اصلی مرز جدید. جالب توجه است که پیشنهادات فضایی کندی اولویت سیاستی بسیار مهمتری برای دولت نسبت به اصلاحات مهاجرتی بود (همانطور که بعداً خواهیم دید، اصلاحات تا سال 1965 انجام نشد). اما بیان او از روایت «ملت مهاجران» تصاویر قدرتمندی را در حمایت از برنامه فضایی که او از ابتدای دولتش از آن حمایت می کرد، ارائه کرد.
همه محصولات توصیه شده توسط Engadget توسط تیم تحریریه ما، مستقل از شرکت مادر انتخاب می شوند. برخی از داستان های ما شامل پیوندهای وابسته است. اگر چیزی را از طریق یکی از این پیوندها خریداری کنید، ممکن است کمیسیون وابسته را دریافت کنیم. تمامی قیمت ها در زمان انتشار صحیح می باشد.
برنامه فضایی مرز بعدی در پیشرفت طبیعی به سوی تعالی بود. این نه تنها ظرفیت ماجراجویی و اکتشاف مهاجر را برانگیخت، بلکه عملی بودن و ظرفیت او را برای کار سخت و رام کردن محیط اطرافش نیز برانگیخت. از زمان مهاجران انگلیسی، که به قول کندی “با سرزمینی ناهموار می جنگیدند”، مهاجران برای به دست آوردن ثروت و شکل دادن به محیط خود مجبور بودند بر ناملایمات غلبه کنند. آنها به عنوان صنعتگر کار کرده بودند، نیروی کار ارزانی برای مزارع، کارخانهها، کارخانهها، و معادن آمریکایی فراهم کرده بودند و از نردبان اقتصادی بالا رفتند تا فرصتهای آموزشی برای نسلهای بعدی فراهم کنند. آنها برای انجام کار به جلو حرکت کرده بودند. شاتل فضایی که با شعار «رفتن به کار در فضا» پرتاب شد، وسیلهای بود که میتوانست ماهوارهها را تحویل دهد و آنها را در مدار تعمیر کند، محمولههای تجاری را حمل کند و از یک آزمایشگاه تحقیقاتی پشتیبانی کند. فضانوردان کار خود را انجام میدهند، مگر اینکه آستینهای خود را بهعنوان سازندگان و تکنسینهای تعمیر بالا بزنند، با بازوهای روباتیک و ابزارهای دستی برقی. کسبوکارها میتوانند از شاتل بهعنوان اسب کاری برای پرتاب ماهواره یا توسعه قابلیتهای تولیدی استفاده کنند. میتوان انتظار داشت که تمام این بهرهوری اقتصادی در فضا با کشوری طنینانداز شود که تنوع روزافزون نیروی کار مهاجر آن در حال انتقال به یک اقتصاد جدید است. جامعه آمریکا نه تنها به صورت نمادین بلکه عملاً در مأموریت های ناسا منعکس شد. آنها نتایجی به دست آوردند که تقریباً غیرممکن به نظر می رسیدند. ناسا نشان دهنده برتری بود: بهترین کار در جهان. سفر فضایی همچنین برخی از خطرات و سختی های تجربه مهاجران را منعکس می کند. هنگامی که مردم آمریکا شروع به زیر سوال بردن سرمایه گذاری این کشور در سفرهای فضایی در دهه 1980 کردند، طرفداران به این بخش از روایت مهاجران بازگشتند. پس از تراژدی چلنجر در سال 1986، گزارش کمیته مشورتی در مورد آینده برنامه فضایی ایالات متحده (1990) به آمریکایی ها یادآور شد که پذیرش و انعطاف پذیری در برابر شکست بخشی از میراث پیشگام و مهاجر آمریکاست:
برگرفته از کتاب “دانشمندان بدون مرز: مهاجران در ناسا و برنامه آپولو” نوشته روزانا پروتی از پس از آپولو: میراث فرهنگی مسابقه تا ماه، ویرایش شده توسط J Bret Bennington و Rodney F. Hill. Gainesville: University of Florida Press, 2023. تجدید چاپ با مجوز انتشارات دانشگاه فلوریدا.
سفر فضایی و تجربه مهاجر
انتشارات دانشگاه فلوریدا
فرود آپولو 11 روی ماه یک رویداد مهم در تاریخ آمریکا بود که عمیقاً در روان جمعی کشور ما حک شد. این رویداد دورانی از احتمالات لجام گسیخته را آغاز کرد – ستارهها بالاخره به دست آمدند – و تأثیرات آن در فرهنگ، از هنر و مد گرفته تا سیاست و فرهنگ، احساس شد. که در پس از آپولو: میراث فرهنگی مسابقه تا ماهمجموعه ای چند رشته ای متشکل از مورخان، محققان و دانشگاهیان راه های بی شماری را که قرار دادن یک انسان روی ماه بر تجربه آمریکایی تأثیر گذاشته است را بررسی می کنند.