این فیلم که بر اساس بیوگرافی ساخته شده است پرومتئوس آمریکایی توسط مارتین جی. شروین و کای برد، اوپنهایمر را از دوران دانشجویی در آلمان تا دوره استادی در دانشگاه برکلی دنبال میکند. او با دانشمندان برجسته، از جمله خود آلبرت انیشتین، معاشرت می کند و به عنوان یک محقق فیزیک کوانتومی نامی برای خود دست و پا می کند. اوپنهایمر را چیزی فراتر از یک گیک اهل کتاب میدانیم: او برای ضدفاشیستهایی که در جنگ داخلی اسپانیا میجنگند، پول میفرستد، او برای تشکیل اتحادیه در میان کارگران و اساتید آزمایشگاه تلاش میکند، و از کمونیستهای محلی حمایت میکند. (چیزی که بعداً به او باز خواهد گشت.)
با این حال، یک قدم به عقب برگردید، و فیلمی درباره مردی باهوش و بسیار توانا که با مسائل اخلاقی بزرگ دست و پنجه نرم میکند، بسیار در چرخخانه نولان است. اوپنهایمر نابغهی سرکش درست در کنار بروس وین/بتمن کریستین بیل، جادوگران فداکار در قدر و منزلت یا غواصان خبره رویایی/جاسوس های فوق العاده در آغاز.
دانکرک تصویری کاملاً سینمایی و تقریباً بدون دیالوگ از یک تخلیه معروف در زمان جنگ بود. و اصل تلاشی جسورانه برای آمیختن یک مفهوم علمی-تخیلی دیگر (اگر میتوانستید در زمان به عقب برگردید چه میشد؟) با مجموعههای غمانگیز جیمز باند بود. اوپنهایمردر همین حال، فیلمی است که عمدتاً پرحرف است و در اتاقهای جلسات مختلف به جز یک سکانس انفجاری میگذرد.
حداقل، جالب است که ببینیم اوپنهایمر مستقیمتر با پیامدهای بمباران هیروشیما و ناکازاکی برخورد میکند. ما او را می بینیم که در تلاشی بیهوده برای توقف ساخت سلاح های هسته ای با رئیس جمهور هری ترومن (گری اولدمن) روبرو می شود و فیلم به موضع عمومی او در برابر بمب های آینده اشاره می کند. اما حتی آن صحنهها هم احساس خودخواهی میکنند.
در یک نقطه کریستوفر نولان اوپنهایمرپدر بمب اتمی یونیفرم نمادین خود را می پوشد – کلاه فدورا، پیپ سیگار، کت و شلوار کمی بزرگتر – مانند بتمن که برای اولین بار شنل و روپوش خود را پوشیده است. این نگاهی است که بهعنوان نوعی زره در برابر انسانهای فانی عمل میکند، که او با کاریزمای عجیب و غریب و همچنین بوروکراسی نظامی و سیاسی که در حین رهبری پروژه منهتن با آنها مبارزه میکند، آنها را جذب میکند. این همچنین راهی برای اوپنهایمر (با بازی کیلیان مورفی) است که در حالی که با درگیری اصلی پیرامون کارش دست و پنجه نرم می کند، خود را زمین گیر کند: ساخت بمب اتمی می تواند به جنگ کمک کند، اما به چه قیمتی برای بشریت؟
نتونستم ببینم اوپنهایمر متأسفانه روی صفحه نمایش IMAX، اما نشستن در ردیف اول در یک تئاتر محلی هنوز هم تجربه ای کاملاً غوطه ور است. این بسیار شگفتانگیز بود، زیرا واقعاً فیلمی است که در آن افراد (عمدتاً مردان) در یک سری اتاقهای غیرقابل توجه با یکدیگر صحبت میکنند. صرف نظر از یک قطعه مجلل – ساخت و ساز و عواقب یک آزمایش موفقیت آمیز بمب اتمی نولان در بهترین حالت خود است – آنچه که بیش از همه تاثیرگذار است این است که Hoyte Van Hoytema، فیلمبردار چگونه آن مکالمات را کاملاً جذاب می کند. ما هرگز ندیده بودیم که چشمان آبی نافذ کیلیان مورفی این همه کار را در نمای نزدیک انجام دهد.
در پایان فیلم، اوپنهایمر بالاخره به چیزی میرسد که بسیاری از همکارانش از ابتدا گفتهاند. هیچ چیز به خاطر او مثل قبل نخواهد بود. اکنون صلح وجود ندارد، فقط شبح همیشگی نابودی هسته ای وجود دارد.
این مقاله در ابتدا در Engadget در https://www.engadget.com/oppenheimer-review-sympathy-for-the-destroyer-of-worlds-130052032.html?src=rss منتشر شد.
منبع
اوپنهایمر ممکن است برای نولان یک پروژه کنجکاو به نظر برسد: از زمانی که سه گانه بتمن را با او به پایان رساند شوالیه تاریکی برمی خیزد، او خود را به پروژه های پیچیده تر انداخته است (شاید برای جبران این ناامیدی). در میان ستارگان ظاهراً داستان مردی بود که در حال کاوش در کیهان برای یافتن سیاره ای جدید برای بشریت بود، اما با فداکاری های شخصی نیز در حالی که فرزندانش از او پیرتر می شدند دست به گریبان بود.
با این حال، این یک تجربه کلی از هم گسیخته است. معدود زنان برجسته – امیلی بلانت در نقش کیتی اوپنهایمر، فلورانس پوگ در نقش ژان تاتلاک، فعال کمونیست – حتی با استانداردهای نولان، لاغر هستند. و فیلم از بینش بیشتری نسبت به تفکر اوپنهایمر بهره می برد. این یک فیلم بیوگرافی استاندارد شگفت انگیز است، حتی اگر سه ساعت طول بکشد و بسیار فنی تر از هر فیلم استودیویی امسال است.
فیلم کاملاً بر دیدگاه اوپنهایمر متمرکز است، به طوری که ما او را عمدتاً به عنوان یک نابغه قهرمان شکنجه دیده می بینیم. فقط او می تواند دانشمندان مناسب را در کنار هم قرار دهد و به آنها انگیزه دهد تا کار کنند. فقط او می تواند معماهای فیزیک کوانتومی را حل کند تا آمریکا را ایمن نگه دارد. برخی از همکاران از نگرش سواره نظام او در مورد ساخت بمب اتمی انتقاد می کنند – آنها فکر می کنند که می تواند به فاجعه ای ناگفته منجر شود، در حالی که او ساده لوحانه فکر می کند ممکن است آنقدر قدرتمند باشد که ممکن است به همه جنگ ها پایان دهد. اما، در بیشتر موارد، ما احساس می کنیم که او مرد بزرگی بود که در نهایت توسط کشوری که به فعالیت ضد هسته ای او پس از جنگ اهمیتی نمی داد، خیانت کرد.
زمان زیادی نمی گذرد که او برای ساخت بمب اتمی در پروژه منهتن استخدام می شود و اسطوره سازی واقعاً آغاز می شود. او مانند یک فیلم دزدی نولان، تیمی از درخشانترین ذهنهای علمی در آمریکا و فراتر از آن را گرد هم میآورد و دولت را وادار میکند تا شهری را به عنوان یک پایگاه تحقیقاتی مخفی در لوس آلاموس، نیومکزیکو ایجاد کند. فیلم زمانی قویتر است که بر ویژگیهای پروژه منهتن تمرکز میکند: عجله برای ساخت بمب قبل از آلمان نازی، عقبنشینی دانشمندان وحشت زده از آسیب. "گجت" می تواند انجام دهد.